![]() | |||
|
![]() | |||
|
خاطرات امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام
نویسنده : صبوری
منبع : سایت الشیعه
شتاب مردم
1. پـس از رسـول خـدا مـسـلمانان در تصدى خلافت اختلاف کردند به خدا سوگند هرگز تصور نمى کردم و به خاطرم نمى گذشت که مردم پس از رسول خدا جز من به کس دیگرى روى آورند! (چـیـزى که براى من شگفت آور بود) هجوم و شتاب مردم بود که مى دیدم مانند سیل به طرف او (ابـوبـکـر) سـرازیـر شده بودند و براى اینکه با اوبیعت کنند به سمت وى مى تاختند ( و از یکدیگر سبقت مى گرفتند)!.
2. ... هنگامى که دیدم مردم براى بیعت با ابوبکر هجوم آوردند, من دست نگه داشتم ,و معتقد بودم کـه بـه مـقام محمد(ص ) از او و دیگران , برازنده ترم (مگر نبود که )رسول خدا آن دو نفر (ابوبکر و عـمـر) را در سـپاه اسامة بن زید قرار داده بود و از آنهاخواسته بود تا همراه اسامه مدینه را ترک کنند؟
آخرین کلماتى که از زبان مبارکش شنیده مى شد فرمان حرکت و شتاب در تجهیز سپاه اسامه بود.
1. قال على (ع ): ... فلما مضى لسبیله (ص ) تنازع المسلمون الامر بعده , فواللّه ما کان یلقى فى روعى ولایخطر على بالى ان العرب تعدل هذا الامر بعد محمد(ص ) عن اهل بیته ولا انهم منحوه عنى من بعده . فما راعنى الا انثیال الناس على ابى بکر واجفالهم الیه لیبایعوه . ((245))
2. ... فـلـمـا رایـت الناس قد انثالوا على ابى بکر للبیعة , امسکت یدى وظننت انى اولى واحق بمقام رسـول اللّه (ص ) منه و من غیره وقد کان نبى اللّه امر اسامة بن زید على جیش و جعلهما فى جیشه و ما زال النبى (ص ) الى فاضت نفسه یقول : انفذوا جیش اسامة , اءنفذوا جیش اسامة .... ((246))
245- شرح نهج البلاغه , ج 6, ص 95.
246- کشف المحجه , ص 176.
حکایت :
پروردگارا
خوشحال باشید
بر لب شبنم بایستیم،در برگ فرود آئیم
دم صبح دشمن را بشناسیم،و به خورشید اشاره کنیم
بیائید از شوره زار خوب و بد برویم
و بیکرانی ر ا زمزمه دو کران خود را هر لحظه بیافرینیم
زنده هستید خوشحال باشید...چون مدتی بسیار طولانی مرده خواهید بود!
![]() | |||
![]() |
|