دار و ندار

 

                                         من دیگر از دوستانم هیچ انتظاری ندارم

از دست خنجر به دستان،  امید یاری ندارم

وقتی شکسته دلم را در زیر پای تو دیدم

دانستم اینجا هم ای دل چشم انتظاری ندارم

فردا تمام دلم را در کوچه جا می گذارم

با این دل و این همه تیر، قول و قراری ندارم

وقتی همه هستیم را در کوچه جا می گذارم

با این رفیقان نامرد، شرمنده! کاری ندارم

با این همه ای رفیقان وقتی که مُردم بیایید

غیر از شماها که دیگر میراث خواری ندارم

در کوله بارم غم و غم ، در دفترم شعرکی چند

من جز همین ها عزیزان دار و نداری ندارم

یادگاری پس از من .

کبوتر!

 روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

 زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت

 چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم

 آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت

 روز میلا د : همان روز که عاشق شده بود

 مرگ با لحظه ی میلا د برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

 عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

 هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

 عاشقی  ساده که یک روز کبوتر شد و رفت

نوروز .

دوباره معجزه آب و آفتاب و زمین
شکوه جادوی رنگین کمان فروردین
شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود
سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود
دوباره چهره نوروز و شادمانی عید
دوباره عشق و امید
دوباره چشم و دل ما و چهره های بهار
هفت سین


فرارسیدن نوروز و سال نو را شادباش میگویم.
برایتان تندرستی و نیکروزی
در سال نو آرزو دارم.
باشد که سالی سرشار از شادی
و کامروایی داشته باشید.

هدف ...

 

 

......؟